خلاصه کتاب:
در مأموریتی مخفی، جهان وارد باندی میشود که خسرو آن را اداره میکند. پس از لو رفتن، خسرو تصمیم میگیرد جهان را گروگان بگیرد و همزمان آیلین را نیز میرباید. خسرو با تهدید و فشار، جهان را در موقعیتی دشوار قرار میدهد. اما جهان، با وجود گذشتهی تاریکش، تصمیم میگیرد از این بحران عبور کند و از آیلین محافظت کند.
خلاصه کتاب:
آنالی در خوابهایش صحنههایی میبیند که هیچ توضیح منطقی برایشان وجود ندارد. در این رؤیاها، نویان همیشه حضور دارد، اما نه بهعنوان برادر، بلکه بهعنوان کسی که با او پیوندی عمیق دارد. این خوابها باعث میشوند آنالی به واقعیت زندگیاش شک کند. آیا او واقعاً خواهر نویان است؟ یا اینکه گذشتهاش چیزی فراتر از آن چیزیست که به او گفتهاند؟
خلاصه کتاب:
سایه همیشه از دنیای اطرافش فاصله میگرفت—یک دختر بیستساله که ترجیح میداد در سکوت زندگی کند و از پیچیدگیهای روابط دور بماند. اما یک آشنایی تصادفی در تلگرام، همه چیز را تغییر داد. مردی به نام آراز وارد زندگیاش شد، و سایه بدون اینکه بداند این رابطه تا کجا پیش خواهد رفت، اعتماد کرد و جلو رفت. اما خیلی زود متوجه شد که برخی مسیرها، برخلاف انتظار، ساده و بیدردسر نیستند…
نام کتاب: کاژه
ژانر: ,اجتماعی,عاشقانه,درام,رئال,خانوادگی,بزرگسال,بزرگسالان,بر اساس واقعیت
خلاصه کتاب:
نگاهت، بیروح، مرا به آغوشی کشاند که از ابتدا هم قرار نبود گرم باشد. در زمان، مثل یک شیء بیجان، فرو رفتم. هر حرکت، بیفایده بود؛ فقط بیشتر غرق میشدم. و آغوشت، مثل یخ، مرا در خود گرفت. نمیدانم چرا به چیزی دل بستم که هیچ احساسی نداشت.
خلاصه کتاب:
از لحظهای که حقیقت تلخ آشکار شد، زندگی خانوادهی بیتا از هم پاشید. پدرش که توان تحمل این بار سنگین را نداشت، بیمار شد و خیلی زود چشم از جهان فرو بست، بیآنکه چیزی جز بدهیهای انباشته برای فرزندانش باقی بگذارد. رضا، فرزند ارشد، بیآنکه فرصت سوگواری داشته باشد، آستین بالا زد و مسئولیت کارگاه را به دست گرفت. اما بیتا نمیتوانست فقط نظارهگر باشد—او میخواست کنار برادرش بایستد، مبارزه کند، و بخشی از بار این زندگی را به دوش بکشد. هرچند، سرنوشت نقشهی دیگری برایشان داشت…
خلاصه کتاب:
در جستوجوی آرامش پس از فقدان، گوهر با جوانی همسن دخترش آشنا میشود. محبت و توجهی که سالها از آن محروم بوده، او را به وابستگی سوق میدهد. اما این وابستگی، با آشکار شدن علاقهی شاهرخ به دختر گوهر، به تجربهای تلخ بدل میشود.
خلاصه کتاب:
ورود به ایران برای آریانا چیزی جز ملاقاتی کوتاه با پدرش نبود، اما خیلی زود تبدیل به یک کابوس شد. در نبردی میان عدالت و جرم، میان پلیس و مافیا، او ناخواسته هدف قرار میگیرد. حالا تنها یک سؤال باقی میماند—چگونه از این مخمصه زنده بیرون بیاید؟
خلاصه کتاب:
نیلو، دختری که زندگیاش تا دیروز عادی بود، حالا با تغییراتی عجیب و ناشناخته روبهرو شده است. هر روز که میگذرد، حقیقتی تازه از وجودش را کشف میکند. اما درست در لحظهای که احساس تنهایی و سردرگمی میکند، سموئل وارد زندگیاش میشود—پسری که حضورش نهتنها محافظتی بیدلیل نیست، بلکه او را به دنیایی تازه و رازهایی پنهان هدایت میکند
خلاصه کتاب:
کیاشا رادمان، مردی که از عشق و خانواده بریده، با قتل برادرش دوباره به گذشته برمیگردد. در مسیر انتقام، با دختری روبهرو میشود که قرار بود قربانی باشد، اما کمکم تبدیل به نقطهی نجاتش میشود. آیا عشق میتواند خشم را درمان کند؟ یا زخمها عمیقتر از آنند که التیام یابند؟
خلاصه کتاب:
با سرعت، موهای خرماییرنگش را بالا گوجه کرد، شال آبی را سر انداخت و نگاهی سریع به آینهی قدیمی مادرش انداخت. مطمئن شد همهچیز مرتب است، لبخند زد و به راه افتاد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " های بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.